فوتبالیت آنلاین /محمد قراگزلو/۱)ال کلاسیکو بدون لئو مسی وقتی بدانی حریف زخم خورده است و البته سازمان دفاعیات برعکس فصل قبل ترک برداشته حتی در نوکمپ نگران کننده خواهد بود.فقدان مسی یعنی ضعف در فاز حمله و غیبت اومتیتی به علاوه توپهای زیادی که این فصل تراشتگن از تور دروازهاش بیرون آورده و با عصبانیت به مرکز زمین فرستاده یعنی اینکه بارسا در فاز دفاع هم تیم مستحکمی نیست.با این حال نمایش امیدوار کننده زوج پیکه – لنگلت مقابل سویا و اینتر و البته استفاده از رافینیا به جای دمبله در ترکیب اصلی امیدواری هایی بود که در مقابل ناامیدیها ستیز داشت و در نهایت بالانسی را باعث میشد که میتوانست در نوکمپ برد را در دسترس قرار دهد.این مهم وقتی پررنگتر شد که سازمان دفاعی رئال مادرید در نیمه نخست شکاف برداشته و البته در خط حمله آنقدر توان نداشت که زوج پیکه- لنگلت را به چالش بکشاند.
۲)آرتور، آرتور و باز هم آرتور.این برزیلی جوان محشری در نوکمپ به پا کرده که بیا و ببین.تصور کنید مقابل یک هافبک ۲۳ ساله تونی کروس و لوکا مودریچ بازی می کنند،هافبک جوان اولین الکلاسیکوی عمرش را تجربه میکند و قاعدتا تا حدودی باید مرعوب نمایش هافبکهای شاخص حریف و اسیر اتمسفر بزرگترین مسابقه باشگاهی اروپا شود اما آرتور ملو همان فوتبالیستی است که با شماره ۸ چیزی میانه ژاوی و اینیستا را نشانه گرفته و بیشتر از همه هافبکهای تیمش بارسلونایی بازی میکند.ملو همان قدر که در اولین بازیاش در ترکیب اصلی مقابل تاتنهام در ومبلی درخشان بود در اولین ال کلاسیکوی خود هم درخشید و حالا کمتر کسی در بارسلونا پیدا می کنید که شیفته مدل بازی اش نشده باشد.
۳)با حضور رافینیا و کوتینیو مثلث خط میانی بارسا شبیه چند سال اخیرش نیست.کوتی و هموطن جوانترش هر دو بازیکن خط میانیاند و قطعا این مثلث با چیزی که مسی-نیمار-سوارز شکل می دادند تفاوت های آشکاری دارد.در ظاهر امر حتی میتوانید تصور کنید این آریش ۳-۳-۴ والورده فقط تقلیدی کورکورانه از سیستم همیشگی بارسا طی تام سال های اخیر است وگرنه می توان چیدمان تلویزیونی را فراموش کرد و گفت بارسا در این ال کلاسیکو و مقابل ضعیفترین رئال سالهای اخیر با سیستم محتاطانه ۱-۵-۴ بازی می کند.تعداد کم بازیکنان بارسا در نیمه زمین حریف در بسیاری از لحظات که این تیم باید با حمله سریع و ضدحمله ورق را برگرداند تا حدودی این فرضیه را قوت می بخشد اما ظاهرا این چیدمان و این نفرات حداقل یک نیمه از بهترین بازیکن دنیا(مودریچ) و یکی دیگر از بهترین هافبکهای جهان(کروس) بازیکنانی بیکار ساخته بود که حتی اسمشان هم به گوشمان نخورد.در عوض آرتور ملو و رافینیا هافبک های جوان بارسا بارها مقابل دروازه حریف دیده شدند و حتی موقعیت گلزنی هم داشتند پس میتوان چیدمان و سیستم والورده را بدون حرف اضافی تائید کرد.
۴)ریسک کردن در بازی های بزرگ همیشه میتواند بازگشت بزرگ یا نگون بختی وحشتناکی به همراه داشته باشد.لوپتگی در دو قدمی پرتگاه از شروع نیمه دوم دست به چنین ریسکی زد و تا آستانه بازگشت بزرگ پیش رفت اما کمی بداقبالی و البته سازماندهی مجدد بارسا بعد از ۱۵ دقیقه تحمل فشار آن روی تلخ ریسک پذیری را به رخ سرمربی رئال کشاند.دفاع سه نفره رئال آن هم وقتی یک ضلع آن ناچوی پراشتباه باشد،میتواند کاری کند تا سرخی روبرتو در یک ال کلاسیکو دو پاس گل بدهد و در حد ستاره بدرخشد.
۵)دلم نمیآید به صورت جداگانه از جوردی آلبا ننویسم هر چند شاید کمی تکراری شده باشد.بعد از آن نمایش بی نظیر مقابل اینتر،جوردی با یک پاس گل تماشایی،هوشمندانه و حساب شده ال کلاسیکو را آغاز کرد و در ادامه مسابقه هم کم نوسان و فوق العاده بود.این را در نظر بگیرید که آلبا در فاز حمله به نوعی متصل به لئو مسی است و این دو مثل حلقههای زنجیر سهم عمدهای در خلق موقعیتهای بارسا داشتهاند اما آلبای بدون مسی هم مثل هیولای کوچکی است که در لیگ قهرمانان گل میزند و در ال کلاسیکو شبیه به یک مولتی بازیکن موقعیت میسازد و حتی در باکس خطر حریف دنبال گلزنی است.
۶)سه تعویض والورده حکم سه قدم مثبت برای سازماندهی دوباره تیم و وارد کردن ضربات بیشتر به رئال مادرید را داشت.از این رو میتوان مربی کم حرف بارسا را یکی از مردان بزرگ این ال کلاسیکو نام گذاشت.مردی که با وجود این پیروزی درخشان،درست بعد از مسابقه بیشتر از اینکه از خوشحالیهایش حرف بزند درباره آینده و مسیر طولانی پیش روی تیمش صحبت کرد تا ابعاد بزرگی اش را به رخ بکشد.حالا والورده هم مثل پپ در کارنامهاش ال کلاسیکوی ۵ گله دارد اما او در این آمار جا نمیماند و با درک مشکلات این فصل تیمش خیلی دوست دارد هر چه سریعتر مجموعه تحت اختیارش را به مسیر درست و آنچه فصل قبل انجام داد،بکشاند.
۷)سمدو، دمبله و ویدال.برای هر کدام از آنها در این پیروزی میتوان سهمی برداشت اما بیایید درباره ویدال حرف بزنیم که کمتر از ۱۵ دقیقه در زمین بود و درخشید.بعد از آن پست اینستاگرامی حاشیه ساز و مصاحبه نگران کننده تر درباره شرایط ویدال ،تصویر چرت زدن اعتراض آمیزش روی نیمکت در دقایق پایانی مصاف با سویا دردناک بود.سوتهای تماشاگران در نوکمپ بعد از تعویض ملو مقابل اینتر و ورود ویدال را هم میشد به آن اتفاقات مرتبط دانست و به نظر می رسید مسیر این سرخپوست جنگجو از همین شروع ماجرا باتلاقی شده اما هافبک شیلیایی در همان دقایق کوتاه دیدار با اینتر کاری کرد تا استحقاق بازی در الکلاسیکو را داشته باشد.نمایش فوقالعاده در آن دیدار که به پررنگ شدن برد بارسا انجامید اینجا در الکلاسیکو هم اتفاق افتاد با این تفاوت که این بار خود آرتورو در کانون اتفاق قرار گرفت و در نقش گلزن ظاهر شد تا از هفته آینده نادیده گرفتنش سختتر از بازیهای گذشته باشد.
۸)تا وقتی مسی بود هر هفته و هر مسابقه یک آیتم جداگانه باید برایش میرفتیم که لئو چنین و چنان اما حالا نوبت لوئیس سوارز است که کمی تعریف و تمجید بشنود.سوارز امسال آمار فوق العادهای در گلزنی نداشت اما در قاب ناقص خط حمله بارسا یک قطعه جدانشدنی بود.سوارز بارها برای گلزنی مسی و دیگر همبازیانش به بهترین شکل ممکن فضاسازی میکرد و در همکاری با کوتینیو یا دمبله هرگز خسیس نبود.او در مصاف با اینتر و با پاس گلی که به رافینیا داد بخش پنهان پتانسیل حیرت انگیزش را به رخ کشید اما الکلاسیکو فرصتی بود تا یادمان بیاورد بارسا شماره ۹ ای دارد که در فاصله استار بودن و سوپر استار شدن قدم های بزرگی برداشته و چیزی بیش از یک finisher صرف یا killer مادرزاد در محوطه جریمه است.شاید این هم از مزایای بازی بدون لئو مسی باشد که سوارز را درست به اندزه چیزی که هست جلوی چشمانمان می آورد و یادمان می افتد خط حمله بارسا گوهری دارد که با ستاره های ۱۰۰ میلون دلاری دیروز و امروزش نیمار و دمبله قابل قیاس نیست و در هر موقعیتی فراتر ازآنها قرار می گیرد.سوارز بدون مسی میتوانست یک مهاجم تنها و یک عنصر ناامید باشد که به خاطر کمبود موقعیت مدام در حال غر زدن و دعواهای بیحاصل با مدافعان حریف است- بخصوص که فاصله کوتینیو و رافینیا در زمان حملات و ضدحمله ها از او زیاد بود- اما انگار هر چه فضا برای او ناامید کننده تر به نظر برسد تلاشش را بیشتر میکند و حتی اگر در یک نیمه زمین تنها بارسایی فعال و صاحب توپ باشد حریفی به بزرگی رئال مادرید نیز باید از توانایی هایش بترسد.از اولین الکلاسیکوی لوئیزیتو که با تک گل او تصویر شادی گلش روی جلد رسانههای دنیا رفت تا امروز که بار دیگر او را کنار مسی،نیمار یا دیگر ستارههای برنده الکلاسیکو نمیبینیم چیزی حدود ۴ سال گذشته است اما سوارز همیشه همین بوده؛یک مهاجم تمام کننده واقعی که با هر نقطه از پاهای هنرمندش قادر به گلزنی است، یک عنصر پیش برنده و یک موجود خستگی ناپذیر که در سختترین شرایط امیدوارتان می کند.یکی که بازی بزرگی مثل الکلاسیکو برایش حکم تولدی دوباره دارد.
تمامی حقوق مطالب برای فوتبالیت محفوظ است و هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع ممنوع می باشد.